مجمع الذاکرین گلشن ولایت مشهد تخصصی ترین جلسه آموزش مداحی به صورت ردیف خوانی دو شنبه 1 آبان 1398برچسب:, :: 10:40 :: نويسنده : مهدی گلپایگانی
قابل توجه مداحان و ذاکران اهل البیت(ع) جلسه گلشن ولایت جهت آماده سازی قشر مداحان عزیز برای ماه محرم اقدام به چاپ و ارائه ویژه نامه "محرم" نموده است این ویژه نامه در قالب 5 جزوه تهیه شده که هرهفته در جلسه توزیع و در اختیار مداحان عزیز قرار میگیرد. جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن های ذیل تماس حاصل فرمایید. 09155166106 آقای فرهنگ 09155196547 آقای گلپایگانی دو شنبه 4 ارديبهشت 1398برچسب:, :: 14:28 :: نويسنده : مهدی گلپایگانی
جهت اطلاع از آدرس جلسه با شماره 09155196547 حاصل فرمایید. دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:, :: 11:12 :: نويسنده : مهدی گلپایگانی
امشب شب سرور خدا و پیمبر است امشب شب سرور خدا و پیمبر است امشب به جمع حور و ملک شور دیگر است پیغمبران تمام امم را خبر کنید امشب همه به سوی مدینه سفر کنید بنت اسد که بوده ملک دست بوس تو عیدی بده که فاطمه گشته عروس تو عقدی که بسته بود خداوند لایزال تبدیل شد به شام زفاف و شب وصال شیرینی همارة این زندگی ز چیست؟ مهر و وفا و عاطفه، ساعت به ساعت است این هر دو زوج کآمده قرآن به شأنشان داده خدا به خیل ملایک نشانشان خلق جهان به پیروی این دو زوج پاک باغ جنان شود به حقیقت جهانشان تا مهر و ماه در یم هستی شناورند عالم پر از سلالة زهرا و حیدرند دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:, :: 10:55 :: نويسنده : مهدی گلپایگانی
ازدواج حضرت زهرا(س) و علی(ع) سرتاسر مدینه پر از شوق و شور بود لبریز از طراوت و غرقِ سرور بود از آسمان شهر پیمبر در آن پگاه صد آسمان ملائکه گرم عبور بود وقت نزولِ سورهی یاسین و هل أتی، هنگامهی تجلی آیات نور بود بال فرشته فرش قدمهای آفتاب روبند ماهتاب ز گیسوی حور بود عطر بهشت از نفس باغ می چکید تا اوج عرش زمزمه های حضور بود عالم از عطر یاس مدینه معطر است پیوند آسمانی زهرا و حیدر است می خواستند تا که بمانند یار هم همدل ترین و هم نفس روزگار هم بی زرق و برق ، سادهی ساده شروع شد پیوند آسمانی شان در کنار هم «سرمایه های اصلی شان مهر و عاطفه بی اعتنا به ثروت و دار و ندار هم» بر اعتماد شانهی هم تکیه داشتند سنگ صبور یکدگر و راز دار هم بودند هر پگاه دل انگیزتر ز عشق گرم طلوع روشنِ خورشید وار هم چشم بد از جمال دو خورشید دور باد چشم حسودِ بد دل و بد خواه کور باد هم ، ماورای حد تصور کمالشان هم ، ماسوای ذهن و تخیل جلالشان آنجا که سوخت بال و پر آسمانیان بام نخستِ پر زدن و اوج بالشان باید که درس زندگی آموخت تا ابد از بوریای کهنه و ظرف سفالشان در جام کوزه روشنی خمّ سلسبیل کوثر شراب خانگی لایزالشان کی می توان به واسطهی این مثالها پرواز کرد تا افق بی مثالشان آئینهی ظهور صفات خدا شدند یاسین و نور شدند هل أتی شدند بر شانه های عرش خدا خانه داشتند نه نه ، که عرش را به روی شانه داشتند این ساکنان عرش خدا از همان ازل چشمی به چند روزهی دنیا نداشتند هر چند داشت سفره شان نان خشکِ جو اما همیشه خویِ کریمانه داشتند سرشار از عشق و عاطفه و نور ِ معرفت همواره لحظه های صمیمانه داشتند گل داده بود باغِ بهشت امیدشان یعنی چهار غنچهی ریحانه داشتند ما جرعه نوش چشمهی جاریّ کوثریم دلداده ایم ، شیعهی زهرا و حیدریم دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 18:54 :: نويسنده : مهدی گلپایگانی
اگر زردم، اگر خشکم، درخت رو به پاییزم تمام برگ هایم را به پاهای تو می ریزم چه جذاب است دریای پر امواج نگاه تو بیا بنشین کنار من که از شوق تو برخیزم تو آن تنهاترین هستی، تو آن خانه نشین هستی من آن تنها زنی هستم که از عشق تو لبریزم الا ای دست بسته، دست هایم را نمی گیری؟ که شاید این دم آخر به دامانت بیاویزم الهی بشکند دستی که باعث شد در این شب ها از این که مقنعه از چهره بردارم، بپرهیزم غریبی، خوب می دانم ولی کمتر بیا خانه خجالت می کشم وقتی به پایت بر نمی خیزم
علي اكبر لطيفيان یک شنبه 27 آذر 1390برچسب:, :: 10:19 :: نويسنده : مهدی گلپایگانی
فؤاد كرمانى دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:, :: 8:10 :: نويسنده : مهدی گلپایگانی
سرش به نیزه به گل های چیده می ماند به فجر از افق خون دمیده می ماند 7 شهريور 1390برچسب:, :: 4:35 :: نويسنده : مهدی گلپایگانی
کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی مشتری سر بدهد گر سر بازار آیی به تمنای رخت دست و دل از کار کشم تا تو را بنگرم آندم سر بازار آیی به در قصر تو از شوق تو دربان شده ام تا تو را بنگرم آندم که به در بار آیی مور را رخصت دربار سلیمان نبود مگر از راه محبت تو به دیدار آیی آخر از عشق تو ما را به سر دار برند تا که بر دین معشوق سر دار آیی پنج شنبه 4 ارديبهشت 1386برچسب:, :: 14:21 :: نويسنده : مهدی گلپایگانی
يكي ازآفات مداحي ،غناي كاذب است كه بسيار سراغ يك مداح اهل بيت مي آيد .وبه علت پيدا كردن اين حالت ،استفاده واستماع او از منبر وديگر ذاكرين اهل بيت (ع) كم مي شود.وخيلي اوقات باعث اين مي شود كه انسان فكر كند ديگر به نقطه ي اوج رسيده است ولي با توجه به حالت بزرگان دين و اشارات مقام معظم رهبري در مورد مداحي اهل بيت (ع) اين درس گرفتن وپيشرفت داشتن وكامل تر شدن حد ندارد وهر چه تلاش بيشتري داشته باشيم نتيجه بهتري بدست خواهيم آورد علت غناي كاذب ،بعضي اوقات تقرب است بدين معني كه وقتي اذن خواندن وحصور به ما داده شد ديگر براي ما توهّم ايجاد شود كه ما به جايي كه مي خواستيم رسيديم وديگر از محضر اساتيد وبزرگترها استفاده لازم را نبريم .راه مبتلا نشدن به اين آفت اين است كه همواره بزرگان كه در اين راه بوده اند وهستند را الگو قرار داده وببينيم كه هنوز آنها هم در راه تكامل مقام نوكري اهل بيت تلاش دارن پنج شنبه 4 ارديبهشت 1386برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : مهدی گلپایگانی
پرهيز از غلو و دروغ در روضه ها
آداب و آفات عزاداري در گفتاري از حجت الاسلام قرائتي از نظر قرآن عزاداري ريشه هايي دارد. اول روضه خوان خود خداست. سوره اي در قرآن هست به نام سوره بروج که مي فرمايد:" قتل اصحاب الاخدود و هم علي ما يقملون بالمومنين شهود و ما تقموا منهم الا ان يومنوا بالله العزيز الحميد" سوره بروج مي گويد: مرگ بر اصحاب اخدود. اصحاب اخدود چه کساني هستند؟ يک گودالي کندند، مومنين را ريختند توي گودال سوزاندند و اينها بالاي گودال به تماشا نشستند و قرآن مي فرمايد: اينها فقط به جرم اينکه مومن بودند سوخته شدند و قرآن روضه سوخته شدن اين مظلومين مومن را مي خواند. پس اولين روضه خوان قرآن است. سفارش پيامبر به عزاداري عزاداري خيلي مهم است. در جنگ احد حضرت برگشت ديد همه خانه ها عزاداري مي کنند. فرمود چرا براي عمويم روضه نگذاشته ايد"و اما الحمزه فلا بواکي له" چرا براي عمويم حمزه کسي روضه نمي خواند. يعني پيامبر(ص) انتقاد کرد پس چرا روضه نمي خوانيد."فليک الباکون" گريه، بايد گريه کنيم. چطور ما دستمان از امام زمان(عج) دور شده، پيامبر (ص) يک پسر داشت به نام ابراهيم. از دنيا رفت کلي گريه کرد، گريه براي مظلوم، گريه براي شهيد، عزاداري اينها مورد توجه است. بنا بر اين اين مساله عزاداري خيلي مهم است. سيره ائمه ما چي بوده در مورد عزاداري من سيره ائمه را هم امروز يادداشت کرده ام برايتان بگويم. امام صادق(ع) مي گويد که يا ابا عمار شخصي وارد شد و گفت که شنيده ام تو براي امام حسين(ع) شعر مي گويي و شعرهاي خوبي هم مي گويي. گفت بله. خواند. امام صادق(ع) گريه کرد هي گريه کرد و هي امام زمان اشکش را اضافه کرد تا فرياد امام صادق بلند شد و صداي امام صادق به کوچه رسيد"حتي سمعت البکاء من الدار" از بيرون از خانه هم صداي گريه مي آمد.چون من مي خواهم از بعضي از منبرها و مداح ها انتقاد کنم. اول خوبي هايشان را بگويم که ناراحت نشوند. فرمود تو که با شعرت يک نفر را - هر که با شعرش 50 نفر را بگرياند اهل بهشت است. فرمود هر که 30 نفر را بگرياند اهل بهشت است. 20 نفر را- فله الجنه" اهل بهشت است."10 نفر را" اهل بهشت اسيت. حتي يکي را - بهشت است. تنها روضه بخواند و خودش گريه کند اهل بهشت است. گريه نکند"تباکي" کند باز هم اهل بهشت است. حديث از بحار ج 44 ص 282 به نقل از امالي صدوق مجلس 25-29. عزاداري به شيوه اهل بيت(ع) ما گاهي وقتها فکر مي کنيم هر چه بيشتر غلو بکنيم امام حسين(ع) راضي تر است. امير المومنين(ع) فرمود: "اللهم اني بري من الغلات" خدايا شاهد باش من از اينهايي که چاپلوسند ناراحتم از دستشان. غلو نکنيم بي خودي کسي را بالا نبريم. هر چيزي اندازه دارد. امام حسين(ع) امام سوم است. امام دوازدهم که نيست. بعد از امام حسين(ع) 9 تا امام داريم ببينيم آنها چطور عزاداري کردند. ما هم اين رقمي عزاداري کنيم. عزاداري هاي ما بعضي هايشان گناه است. خيلي بايد مواظب باشيم. اگر هر ده سالي يک دروغ به روضه ببندند 1400 سال مي شود 140 تا دروغ. اگر هر 10 سال يک دروغ به روضه کربلا ببندند 140 دروغ به کربلا بسته مي شود. بايد انسان داد بزند. بابا اين طور نيست. وقتي مي خواهند روضه بخوانند از مقام معظم رهبري ياد بگيرند. ايشان با بيانش فرود آقايان از روي لهوف روضه بخونيد(از روي جلا العيون مثلا بخوانيد. ايشان اسم لهوف آورد) ارزش اشک اجازه بدهيد من يک مقدار راجع به عزاداري بگويم. گريه خيلي ثواب دارد، گريه براي گناهان، گريه براي مظلومين، به خصوص گريه براي امام حسين(ع) که فرمود:" جمود العين من الشقاء" اگر کسي اشک ندارد معلوم مي شود شقاوت دارد، يا مي فرمايد:"ما جفت الدموع الا لقسوه القلوب و ما قسوه القلوب الا لکثره الذنوب" گناه باعث مي شود که انسان سنگدل بشود. سنگدل که شد ديگر اشکش در نمي آيد. حديث داريم:"اعوذ بک من عين لا تدمع" پناه مي برم به تو از چشمي که اشک ندارد."اشکوا من عين جامده" خدايا به تو شکايت مي کنم چرا چشمم اشک ندارد به خصوص اشک براي امام حسين(ع) اين اصل اشک درست و اشک نداشتن دليل بر سنگدلي و لقمه حرام و گناه است. به خصوص راجع به اشک براي امام حسين(ع) در بحار، ج 44، چهل و شش حديث داريم که اينجا فقط اشاره مي کنم. تقريباً بسياري از انبياء روضه امام حسين(ع) را از خدا شنيدند که حسيني خواهد آمد با لب تشنه کنار نهر آب. خود خدا روضه امام حسين(ع) را براي انبيا خوانده. پيغمبر(ص) هم خوانده است. دوري از دروغ در ذکر مصيبتها بعضي از روضه ها و شعرها دروغ است. همينطور مي گويند امام حسين(ع) گفت. ابوالفضل(ع) گفت. والله بالله نگفت. يکي از علما ديروز مي گفت من توي کوچه مي ايستم. گفتم چرا؟ گفت از بس که دروغ مي گويند و شک مي کنم. رفتن پاي مجلس دروغ نشستن حرام است. ما فکر مي کنيم که بايد بگريانيم ولو به هر قيمتي باشد. نه خير قرآن يک آيه دارد مي گويد: مي داني که دروغ مي بندد."انما يفتري" فقط کساني به خدا و پيغمبر دروغ مي بندند که:"لا يومنون انما يفتري الکذب الذين لا يومنون" کسي که ايمان ندارد دروغ مي بندد. حرف اول اين است که بايد توي منبرها حرف سست زده نشود. شهيد مطهري بحثي دارد درباره آفات عزاداري، تحريفات عاشورا اسمش تحريفهاي عاشوراست که مي گويد هيچ تاريخي مثل کربلا روشن نيست و هيچ تاريخي هم مثل کربلا اينقدر دروغ به آن بسته نشده است. ديروز يکي از شعرا تقريباً رئيس شعراي تهران مي گفت: گاهي وقتها يک کسي دروغ مي گويد اين دروغ را مي نويسد ياد مي گيرد وقتي توي جلسه اي مي رود و مي گويد دروغ او را مي گويد يک چيزي هم از خودش روي آن مي گذارد. همين طور يک وقت مي بيني هر کسي يک شاخ و برگي... موضوعات آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |